اداره کل محیط زیست درباره کانون ریزگردسیستان فرافکنی می کند؟

به گزارش خبرگزاری تسنیم از زاهدان، طی روزهای اخیر طوفان گردوخاک چند مرحله منطقه سیستان شامل پنج شهرستان زابل، زهک، هامون، هیرمند و نیمروز واقع در شمال استان را فرا گرفت، طوفانی که چندین بار سرعت آن از 100 کیلومتر بر ساعت عبور کرد و پراکنده شدن ریزگردها ناشی از این شرایط جوی نامساعد، شرایطی بحرانی در منطقه رقم زد بهنحوی که رسانهها از فیلمهای منتشرشده از این شرایط تحت عنوان «تصاویر آخرالزمانی» یاد کردند.
در این شرایط مدیرکل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان با انتشار دو تصویر ماهوارهای، کانون گردوغبار را ناشی از بستر خشکیده «هامون پوزک» و منطقه «برینگک» در خاک کشور افغانستان دانست و عنوان کرد «این مناطق بهدلیل قرار داشتن در خاک کشور همسایه خارج از دسترس اقدامات حفاظتی ایران است و طی سالهای اخیر نیز آبگیری نشده است»؛ مطلبی که بهنظر میرسد دنبال فرافکنی است!
منشأ غالب ریزگردهای سیستان، تالاب بینالمللی هامون است و با توجه به شدت و ضعف کریدور بادی، برخی اوقات کاملاً از روی تالاب «هامون سابوری» میگذرد و گاه هامون پوزک را تحت تأثیر قرار میدهد و گاهی اوقات نیز غبار هر دو تالاب یا بخشی از آنان را بهسمت سیستان سوق میدهد.
همانطور که در تصویر ماهوارهای روز دوم خرداد که توسط محیط زیست استان منتشر شده مشخص است، گردوغبار هامون پوزک و بخشی از بستر هامون سابوری وارد سیستان شده و شرایط اسفناکی را خلق کرده است، اما مدیرکل محیط زیست استان برای محدود کردن منشأ گردوغبار به هامون پوزک، بدون اشاره به هامون سابوری، به منطقه شمالی برینگک اشاره داشته است. حدفاصل هامون سابوری تا هامون پوزک را منطقه برینگک مینامند.
حدود 10 درصد هامون پوزک در خاک ایران واقع شده است و از رودهای «خاشرود، خوسپاس و پریان» مشترک، آبگیری میشود.
ورود توده گردوغبار از منشأ هامون پوزک یا سابوری افغانستان با خاستگاههای داخلی گردوغبار ترکیب و موجب افزایش توده ذرات گردوغبار میشود، اینکه وضعیت بحرانی ناشی از طوفانهای گردوخاک سیستان را صرفاً متوجه توده گردوغبار ورودی از افغانستان دانست، مصداق فرافکنی است.
از طرفی در تالاب هامون سابوری با توجه به ورود دایک مرزی و حفر کانال، بهصورت دالان باریک آبگیری شده است. مدیرکل محیط زیست سیستان و بلوچستان چندی قبل مدعی مرطوبسازی کانونهای گردوغبار بستر تالاب هامون شده بود، اما تاکنون شاهد استقرار هیچگونه ایستگاه پمپاژ در تالاب نبودهایم، از آب دپوشده در دوگورهای ادیمی بهجز آبیاری محدود نهالهای حاشیه تالاب، هیچ بهرهبرداری زیستمحیطی نشده است و احتمال میرود انتقال آب از طریق کانال انجام شده باشد که با توجه به وجود «چونگها» در بستر تالاب، امکان مرطوبسازی نقاط مختلف کانونهای گردوغبار را غیرممکن کرده است؛ با توجه به گستردگی و وسعت کانونهای بحرانی، ابتدا باید برنامهریزی دقیقی مطابق مطالعات سطحسنجی بستر تالاب انجام داد.
پس از ورود سیلاب به سیستان، اعتبار قابلتوجهی به ادارهکل محیط زیست استان تخصیص پیدا کرده است. با توجه به اینکه طبق قطعنامههای شورای حقوق بشر و مجمع عمومی سازمان ملل، حقوق زیستمحیطی در دسته حقوق بشر قرار گرفته است، بنابراین ادارهکل محیط زیست سیستان و بلوچستان میتوانست پیامدهای زیستمحیطی سدسازیهای افغانستان روی رود هیرمند، خاشرود، فراهرود و خوسپاس را با اعتبارات در اختیار مطالعه کند تا دستگاه دیپلماسی از ماحصل مطالعات بهعنوان یک مرجع علمی برای پیگیری حقوقی و سیاسی حقآبه زیستمحیطی تالاب هامون بهره ببرد.
از طرفی بهنظر میرسد اخراج کاروانهای شتر از بستر تالاب هامون که بهطور مستمر از سوی ادارهکل محیط زیست استان سیستان و بلوچستان رسانهای میشود، اقدام چندان مؤثری نباشد؛ چرا که مرز خاصی میان دشت و تالاب وجود ندارد و پس از اخراج کاروانهای شتر، برگشت شترها محتمل است. برخی از شترها فاقد پلاک هستند و طبق قانون، دام فاقد پلاک مصداق دام قاچاق است؛ یگان حفاظت محیط زیست میتواند با بهرهگیری از این قانون، دامهای فاقد پلاک را بهنفع دولت مصادره کند و از آنجا که صاحب شتران پلاککوبیشده قابلیت ردیابی دارد، از ورود آنان جلوگیری کند.
برای تغییر در رویکرد مدیریت تالاب هامون، بررسی ترکفعل ادارهکل حفاظت محیط زیست در ابعاد مختلف نیز خالی از لطف نیست!
فرشید عابدی
انتهای پیام/+