تمایزات مکتب اسلام سیاسی امام خمینی (ره) با سایر قرائت ها

به گزارش گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم، گزارش تحلیلی «راز پایداری یک انقلاب» به دنبال کشف راز مانایی انقلاب اسلامی ایران و نظام سیاسی برآمده از آن است؛ رازی که باید آن را در تمایزات بنیادین مکتب اسلام سیاسی امام خمینی(ره) با دیگر برداشتها و الگوهای اسلام سیاسی جستجو کرد. نوشتار با اشاره به جایگاه ویژه انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) آغاز میشود؛ انقلابی که برخلاف بسیاری از جنبشهای اسلامی دیگر، موفق شد یک نظام سیاسی پایدار بر مبنای اسلام تأسیس کند. هدف اصلی متن، پاسخ به این پرسش است که چه ویژگیهایی مکتب امام را از سایر گفتمانهای رقیب، اعم از اخوانالمسلمین، جریانهای سلفی-جهادی، نواندیشان دینی سکولار، الگوی اسلام دموکراتیک ترکیه و حتی تفاسیر متفاوت داخلی متمایز میسازد و این تمایزها چه پیامدهای راهبردی داشتهاند.
بدین منظور، ابتدا به تشریح مؤلفههای کلیدی اسلام سیاسی امام خمینی(ره) پرداخته شده است؛ رکن اساسی این مکتب، «پیوند دین و سیاست بر مبنای ولایت فقیه» است که حکومت را در عصر غیبت به فقیهی عادل و جامعالشرایط میسپارد، اما در عین حال بر «مردمسالاری دینی» و نقش بنیادین مردم در تحقق و مقبولیت حکومت تأکید دارد. «عقلانیت اجتهادی و زمانمندی فقه سیاسی» از دیگر وجوه مهم است که با لحاظ «عنصر زمان و مکان» و مفهوم «مصلحت نظام» به فقه پویایی میبخشد. عدالتمحوری و حمایت از مستضعفین، ضدیت همزمان با استبداد داخلی و استعمار خارجی و نهایتاً «تأکید بر نهادسازی و استقلال سیاسی» برای حفظ و تداوم انقلاب، به عنوان دیگر ستونهای این مکتب معرفی شدهاند.
در ادامه، تمایزات مکتب اسلام سیاسی امام از قرائتهای سنتی از اسلام سیاسی بررسی میشود؛ نظریه «خلافت» اهل سنت اگرچه دغدغه حکومت دینی داشت، اما در عمل به سلطنت موروثی تبدیل شد و رهبری آن لزوماً در دست فقها نبود. «سلطنت دینی ایرانی» در دوران صفویه و قاجار هم نوعی همزیستی قدرت سیاسی پادشاهان با نفوذ علما بود، اما امام خمینی(ره) اساساً سلطنت را رد کرده و ولایت فقیه را جایگزین آن ساخت. همچنین، مکتب امام در تضاد با «زهدگرایی سیاسی» یا کنارهگیری برخی فقها از سیاست قرار دارد و بر لزوم اقدام فعال برای برپایی حکومت اسلامی تأکید میورزد.
سپس مکتب امام با قرائتهای معاصر اسلام سیاسی مقایسه میشود؛ اسلام اخوانی (اخوانالمسلمین) با رویکرد اصلاحجویانه تدریجی و ساختار حزبی، فاقد نظریه حکمرانی و عمق تغییرات نهادی انقلاب ایران بود. اسلام سلفی جهادی (نظیر داعش و طالبان) با جمود، خشونتگرایی و نفی مردمسالاری، در نقطه مقابل اجتهاد پویا و مردممحوری مکتب امام قرار میگیرد. اسلام سیاسی سکولار یا نواندیشی دینی نیز که به جدایی دین از حکومت میاندیشد، با اصل وحدت دین و سیاست در مکتب امام در تضاد کامل است. مدل اسلام دموکراتیک ترکیه هم به دلیل فعالیت در چارچوب نظام سکولار و ماهیت ملیگرایانهاش با جمهوری اسلامی تفاوتهای اساسی دارد. حتی اسلام سیاسی اصلاحطلبانه داخلی نیز به دلیل تفاسیر متفاوت از ولایت فقیه و سیاست خارجی، با خط اصیل امام تمایزاتی دارد.
بخش پایانی گزارش به مقایسه تجربههای تاریخی اسلام سیاسی اختصاص دارد. نویسنده با اشاره به پایداری جمهوری اسلامی برخلاف چالشها، آن را با ناکامی اخوانالمسلمین در حفظ قدرت، انزوای طالبان، فروپاشی سریع داعش و ضعف مشروعیت سلطنتهای منطقه مقایسه میکند. دلیل این موفقیت نسبی، در نهادسازی قوی، ایدئولوژی منسجم و مؤلفههای منحصر به فرد مکتب امام خمینی(ره) دانسته شده است.
این گزارش در حقیقت تاکیدی است بر این نکته که مکتب امام خمینی(ره) با ارائه ترکیبی از نظریه و عمل، توانسته الگویی پایدارتر و تأثیرگذارتر از دیگر مدلهای اسلام سیاسی عرضه کند و اسلامگرایی را از آرمان به واقعیت یک نظام سیاسی تبدیل کند. از این رو، تبیین دقیق این تمایزات برای نسل جدید و جهان اسلام ضروری تلقی میشود.
نسخه کامل گزارش تحلیلی «راز پایداری یک انقلاب» را اینجا بخوانید و دریافت کنید.
انتهای پیام/