حراست از بیتالمال به معنی کم خرج کردن نیست؛ نباید قهرمان را بکشیم! – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

خبرگزاری مهر-گروه هنر-آروین موذنزاده-ندا زنگینه؛ فیلم سینمایی «پیشمرگ» به کارگردانی علی غفاری و تهیهکنندگی آرش زینال خیری به برشی از زندگی شهید سعید قهاری سعید در دوران پس از جنگ میپردازد. «پیشمرگ» در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر عنوان برترین فیلم از نگاه تماشاگران را به خود اختصاص داد و از ۸ اسفند در باکس نوروز و ماه رمضان اکران خود را در سینماهای سراسر کشور آغاز کرده است.
روایت این فیلم به اتفاقات سال ۱۳۷۲ در کردستان اشاره دارد و برگرفته از یک داستان واقعی است. شهید سعید قهاری سعید در سال ۵۸ در ماجرای پاوه در کنار شهید چمران حضور داشت و بعدها نیز در کنار شهید احمد متوسلیان، احمد کاظمی و … در عملیاتهای مختلف حاضر شد. وی سپس تا فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا پیش رفت و در سال ۱۳۸۵ در حالیکه حدود ۴ ماه از فرماندهی لشکر ۳ نیروی مخصوص حمزه سیدالشهدا میگذشت، به شهادت رسید.
مهدی نصرتی در این فیلم در نقش شهید سعید قهاریسعید حاضر شده است. الناز ملک، ساناز سعیدی و حسام منظور همراه با آرش آصفی، عبدالرضا نصاری، مهیار شاپوری، بهرام ابراهیمی، محمد اشکان فر دیگر بازیگران فیلم «پیشمرگ» هستند.
اکران نوروزی بهانهای بود تا نشستی با حضور کارگردان و تهیهکننده «پیشمرگ» در خبرگزاری مهر برگزار کنیم. در بخش دوم این نشست آرش زینال خیری با اشاره به اینکه باید به افراد کاربلد سینما سفارش ساخت فیلم داد، گفت که ما باید دستاورد و سبک زندگی شهدا را در فیلم ها نشان دهیم نه صرفا لحظه شهادتشان را.
علی غفاری نیز معتقد بود که خانواده شهدا در سینما مظلوم واقع شده و کمتر فیلم سینمایی به درستی به خانواده شهدا و درد و رنجهایی که این افراد کشیده اند، میپردازد. وی همچنین درباره چالشهای فیلمبرداری برخی سکانسهای جادهای فیلم «پیشمرگ» توضیح داد.
بخش دوم گفتگوی مهر با عوامل «پیشمرگ» را در ادامه میخوانید:
*با توجه به شرایط اکران فیلمهای دفاع مقدسی و ارگانی، این سؤال مطرح میشود که اصلا چرا چنین فیلمهایی ساخته میشوند؟ از جشنواره فیلم فجر سال گذشته، چند فیلم هنوز اکران نشدهاند و در جشنواره امسال نیز برخی از فیلمها و آثار قابلیت پخش و اکران ندارند. حتی اگر این فیلمها اکران شوند، مسلماً با استقبال کمی از سوی مخاطبان مواجه خواهند شد.
توجه به بیتالمال تنها به این معنا نیست که پول کمتری هزینه شود، بلکه مهم این است که بودجه به درستی و بهینه هزینه شود. به عنوان مثال، اگر شما ۲۰ میلیارد تومان برای ساخت فیلمی با کیفیت بالا هزینه کنید و پنج برابر مخاطب بیشتری جذب کنید، در واقع بودجه را هدر ندادهاید
آرش زینالخیری: متاسفانه به افرادی مسئولیت داده میشود که هیچ تجربهای در حوزه سینما ندارند و زمانی که فیلم تولید میشود، تازه متوجه میشوند که کیفیت لازم برای پخش و اکران را ندارد. گاهی مدیران این افراد را کنار میگذارند اما گاهی نیز همچنان در جایگاه خود باقی میمانند. ما در عرصه سینما افراد متخصص و کاربلد بسیاری داریم. بسیاری از مدیران تولید و تهیهکنندگان افراد با تجربهای هستند اما با این افراد همکاری نمیشود. در صداوسیما نیز همین اتفاق رخ میدهد و به بسیاری از افراد کاربلد فرصت فعالیت داده نمیشود. این درست است که نیروهای جوان باید وارد عرصه فعالیت شوند اما این ورود باید بهصورت پلکانی و تدریجی باشد، نه اینکه ناگهان فردی که هیچکس او را نمیشناسد، تهیهکننده یک فیلم شود. در خود صداوسیما، ۲ سال پیش سریالی درباره یکی از قهرمانان کشور ساخته شد که بینندگان بسیار کمی داشت، زیرا کیفیت آن بسیار ضعیف بود. با این حال، همان فرد اکنون مجدداً در حال تولید یک سریال جدید است. توجه به بیتالمال تنها به این معنا نیست که پول کمتری هزینه شود، بلکه مهم این است که بودجه به درستی و بهینه هزینه شود. به عنوان مثال، اگر شما ۲۰ میلیارد تومان برای ساخت فیلمی با کیفیت بالا هزینه کنید و پنج برابر مخاطب بیشتری جذب کنید، در واقع بودجه را هدر ندادهاید. تا زمانی که اصلاحات مدیریتی در این حوزه انجام نشود، سینمای دفاع مقدس ما به جایی نخواهد رسید.
*شهید سعید قهاری سعید برای کسانی که به تاریخ دفاع مقدس علاقهمند هستند، چهرهای شناختهشده است، اما عموم مردم و جوانان آشنایی چندانی با ایشان ندارند. چطور شد شهید سعید قهاری سعید را برای ساخت فیلم انتخاب کردید؟
آرش زینال خیری: من در حوزه سریال و فعالیتهای دیگر، تجربههایی در زمینه دفاع مقدس داشتم. در سال ۱۳۸۵، یک مستند داستانی درباره خاطرات فرماندهان لشکر ۳۱ عاشورا کار میکردم و در آن پروژه برای اولین بار با بسیاری از فرماندهان آشنا شدم. بعدها در فیلم «موقعیت مهدی» به عنوان مدیر تولید فعالیت کردم و با شهیدان حمید و مهدی باکری آشنایی داشتم اما من اصلاً آقای قهاری سعید را نمیشناختم. در یک سفر زیارتی به مشهد، آقای سیدمحمد حسینی مدیرعامل انجمن سینمای دفاع مقدس با من تماس گرفتند و گفتند فیلمنامهای برای من ارسال کردهاند تا آن را مطالعه کنم. همان شب که فیلمنامه را باز کردم، عنوان آن «پیشمرگ» و درباره زندگینامه شهید سعید قهاری سعید نوشته شده بود. قبل از خواندن فیلمنامه، در فضای مجازی درباره این شهید بزرگوار تحقیق کردم. سپس با آقای حسینی تماس گرفتم و گفتم که فیلمنامه را پسندیدهام، اما نیاز به بازنویسی دارد. ایشان گفتند اگر از فیلمنامه خوشت آمده، میخواهیم که تو این فیلم را برای ما تهیه کنی. فیلمنامه اولیه توسط آقای صابر اللهدادیان نوشته شده بود و پس از آن با همکاری آقای علی غفاری بازنویسی شد. این موضوع را که در شهر مشهد و پس از زیارت امام رضا (ع) این فیلم به من پیشنهاد شد، به فال نیک گرفتم. آقای غفاری نیز این شهید بزرگوار را نمیشناختند، اما پس از شروع پروژه، کتابهایی که درباره ایشان وجود داشت، مطالعه کردیم و چند سفر میدانی به ارومیه، کرمانشاه، جوانرود و یزد داشتیم زیرا شهید در این مناطق فعالیتهای گستردهای داشتند.
*نکته جالبی که در سالهای اخیر در سینمای پرتره مشاهده میشود، این است که قهرمانپروری پررنگتر میشود و شخصیتها در پایان فیلم به شهادت نمیرسند، بلکه به بخشی از زندگی این قهرمانان پرداخته میشود.
به نظر من، قهرمان نباید به شهادت برسد، بلکه جوانان و نوجوانان ما باید بدانند که این افراد بزرگوار پیش از شهادت، چه دستاوردها و اتفاقات مهمی برای کشور رقم زدهاند
آرش زینالخیری: شهید سعید قهاری سعید از سال ۱۳۵۸ از نیروهای همراه شهید چمران، شهید بروجردی و دیگر بزرگان بودهاند. من شخصاً در حوزه فیلمهای دفاع مقدس ترجیح میدهم که قهرمانان ما به شهادت نرسند، بلکه فیلم برشی از زندگی قهرمانانه آنها را به تصویر بکشد. یکی از دلایل این رویکرد این است که میخواهیم قهرمان را برای مخاطب زنده نگه داریم، زیرا به عنوان مثال، درباره زندگی شهید قهاری سعید میتوان دهها فیلم دیگر نیز تولید کرد. زمانی که با آقای غفاری صحبت کردیم، به این نتیجه رسیدیم که بهترین زمان برای روایت زندگی شهید، همین داستان است. به نظر من، قهرمان نباید به شهادت برسد، بلکه جوانان و نوجوانان ما باید بدانند که این افراد بزرگوار پیش از شهادت، چه دستاوردها و اتفاقات مهمی برای کشور رقم زدهاند. این دیدگاه بر اساس صحبتهای شهید حاج قاسم سلیمانی است که میگفتند «اگر میخواهید شهید شوید، باید شهیدگونه زندگی کنید.» یعنی شهدای ما به گونهای زندگی کردند که شایسته شهادت بودند. بنابراین باید نشان دهیم که آنها چگونه زندگی کردهاند و چه سبک زندگیای داشتهاند. این رویکرد نه تنها باعث میشود که قهرمانان ما برای نسل جوان الهامبخش باشند، بلکه به مخاطب این امکان را میدهد تا با شخصیت و ابعاد مختلف زندگی آنها بیشتر آشنا شود.
*در فیلم «پیشمرگ» از بالگرد و تسلیحات نظامی زیادی استفاده شده است. این امکانات چگونه در اختیار شما قرار گرفت. برای تامین این تجهیزات با مشکل مواجه نبودید؟
آرش زینال خیری: درباره ادوات جنگی و تسلیحات نظامی، جا دارد از سردار پورجمشیدیان معاون هماهنگکننده نیروی زمینی سپاه تشکر کنم. ما از نظر تأمین تسلیحات جنگی، بالگرد و فیلمبرداری در محیطهای نظامی، هیچ مشکلی نداشتیم و نیروی زمینی، ارتش و هوانیروز همکاری بسیار خوبی با ما داشتند. با این حال باید اشاره کنم که ما در زمان عملیات «وعده صادق ۲» فیلمبرداری میکردیم و شرایط برای پرواز بالگرد بسیار دشوار بود. همچنین ما قصد داشتیم در برخی لوکیشنهای نظامی فیلمبرداری کنیم که به دلیل ملاحظات امنیتی کشور، شرایط بسیار سختی داشت.
*با این شرایط فیلم شما جزو کارهای پرهزینه امسال به حساب میآید؟
آرش زینال خیری: خیر. من نمی توانم رقم بودجه را بگویم اما هزینه ساخت «پیشمرگ» کاملا متوسط بوده است و نمی توان اینگونه تصور کرد که چون یک فیلم ارگانی است، حتما هزینه زیادی برایش صرف شده است.
*معیار شما برای انتخاب بازیگر بهخصوص برای نقش شهید قهاری سعید چه بود؟
آرش زینال خیری: ما از ابتدا قصد داشتیم نقش شهید قهاری سعید را به بازیگری بسپاریم که مردم در نگاه اول او را نشناسند. از طرفی این نکته نیز بسیار مهم بود که چهره بازیگر پس از گریم، شبیه به چهره شهید شود. بر اساس این معیارها، آقای مهدی نصرتی جزو گزینههای اول ما بودند. برای انتخاب دیگر بازیگران نیز ما به دنبال افرادی بودیم که بتوانند شرایط سخت پروژه، مانند دوری از خانواده و فیلمبرداری در شهرستانها را تحمل کنند. خیلی از دوستان به دلیل همین شرایط خاص و فیلمبرداری در شهرستانها نمیتوانستند با ما همکاری کنند، اما خوشبختانه بازیگران انتخابشده بسیار همراه و حرفهای بودند. ما فضای بسیار دوستانه و خوبی در تیم داشتیم. به نظر من این دعای خود شهید بود که از ابتدای پروژه تا حضور در جشنواره فجر، حتی یک نفر هم از تیم جابهجا نشد و همه با هم همراه بودند.
*بازیگران خانم بر چه اساسی انتخاب شدند؟ احتمالاً خانم ساناز سعیدی را از سریال «بچه مهندس» انتخاب کردید.
آرش زینالخیری: بله، آقای غفاری از سریال «بچه مهندس» با خانم ساناز سعیدی آشنا بودند و ایشان را برای این پروژه پیشنهاد دادند. خانم الناز ملک نیز به این دلیل انتخاب شدند که برای کاراکتر مورد نظر مناسب بودند و همچنین امکان حضور در این پروژه و فیلمبرداری در شهرهای مختلف را داشتند.
*تیتراژ ابتدایی و پایانی فیلم با موسیقی محلی همراه است، اما به نظر میرسد که موسیقی به خوبی دراماتیزه نشده و از بستر فیلم بیرون میزند. تاکید خود شما بود که المانهای محلی فیلم را با موسیقی به تصویر بکشید؟
علی غفاری: حال و هوای کردستان و رسم و رسوم مردم آن منطقه، بخش ضروری فیلم بود. ما چند فراز کلیدی در فیلم داشتیم که یکی از آنها سکانس ابتدایی و کارناوال عروسی در کامیون است و دیگری مراسم خاکسپاری که در آن گفتگوی کاک خلیل و سعید قهاری اتفاق میافتد. این ۲ فراز فرصتی بودند تا نمایی از فرهنگ و جغرافیای منطقه را به تصویر بکشیم. برخلاف تصور شما، بسیاری از مخاطبان این بخشها را بسیار دوست داشتند. نکته جالب این است که ما این ۲ سکانس را در استان آذربایجان فیلمبرداری کردیم، نه کردستان اما تمام تیم عروسی و عزا از مریوان آماده بودند. با آقای بهزاد عبدی آهنگساز پروژه، موسیقی را اتود زدیم و به موسیقی نهایی رسیدیم. موسیقی را در استودیو ضبط کردیم و همان صدا را سر صحنه به صورت پلیبک پخش کردیم، به همین دلیل همه چیز در صحنه کاملا سینک و هماهنگ است. از همان ابتدا نیز برای تیتراژ چنین صحنهای را در نظر گرفته بودیم که در اوج شادی، ناگهان فاجعهای رقم بخورد. در بخش پایانی فیلم نیز خود شهید آواز میخواند. سعید قهاری اهل همدان بود و در ابتدای فیلم خود را تُرک همدان معرفی میکند. معمولاً این تصور وجود دارد که شهدا اهل آواز خواندن و خوشی با خانواده نیستند، به همین دلیل به نظرمان رسید که در این سکانس، همراهی شهید با خانوادهاش را نشان دهیم. به نظر من این بخش بسیار راضیکننده بود و توانست حس خوبی را به مخاطب منتقل کند.
*صحنهای در فیلم وجود دارد که شهید با بالگردی روی تریلی حرکت میکند. قطعاً ضبط چنین سکانسهایی بسیار سخت بوده است، اما در عین حال این صحنه از نظر اجرایی انتقاداتی به همراه داشت. برای فیلمبرداری این سکانس با چه مشکلاتی مواجه بودید؟
شهرک سینمایی دفاع مقدس از نظر تجهیزات کاملا فرسوده شده است و تانکها و خودروهای مناسب دیگر در آنجا وجود ندارد
علی غفاری: اجرای این صحنه در ایران بسیار دشوار بود. اینکه شما یک جاده در اختیار داشته باشید، یک تریلی با بالگرد را به حرکت دربیاورید و در عین حال تعقیب و گریز و انفجار هم داشته باشید، کار بسیار پیچیدهای است. حقیقتاً ما چنین لوکیشنی را پیدا نکردیم، زیرا اکثر جادههای ما شلوغ و پرتردد هستند حتی جادههای فرعی. مجبور بودیم به دنبال لوکیشنی برویم که کاملاً برای این صحنه آماده باشد. در کردستان یک منطقه حفاظتشده پیدا کردیم اما امکان فیلمبرداری در آنجا فراهم نشد. پس از آن به استان کرمانشاه رفتیم و یک لوکیشن کوهستانی بسیار بکر پیدا کردیم اما همه فعالیتها در این لوکیشنها به دلیل همزمانی با عملیات «وعده صادق ۲» دچار محدودیت بود. در نتیجه مجبور شدیم این سکانس را به صورت تکهتکه فیلمبرداری کنیم. وقتی فیلم «پیشمرگ» را تماشا میکنید، ممکن است تصور کنید که همه فیلم در کردستان فیلمبرداری شده است، اما ما در پنج استان مختلف کار کردیم.
حتی طراحی اولیه ما برای این صحنه، یک محیط کوهستانی بود که در آن تریلی از بین مهاجمان عبور و سپس داخل دره سقوط میکند. ابتدا این تصور ایجاد میشود که همه افراد کشته شدهاند، اما ناگهان هلیکوپتر از داخل دره پرواز میکند. متأسفانه نتوانستیم این ایده را به طور کامل اجرا کنیم. به طور کلی، برای ایجاد پروداکشن در فیلمهای دفاع مقدس با مشکلات زیادی مواجه هستیم. در فیلم «تک تیرانداز» اگر به یک جیپ نیاز داشتیم، مجبور بودیم آن را هل دهیم تا کار کند. در همین فیلم «پیشمرگ» نیز از امکانات شهرک سینمایی دفاع مقدس استفاده کردیم، اما از این تصمیم پشیمان شدیم. شهرک سینمایی دفاع مقدس از نظر تجهیزات کاملاً فرسوده شده است و تانکها و خودروهای مناسب دیگر در آنجا وجود ندارد. جالب اینجاست که حتی از فیلم ما که تولید انجمن سینمای دفاع مقدس بود نیز هزینه دریافت کردند. مسلما این مشکلات به فیلم آسیب میزند و گاهی در اجرا دچار مشکل میشویم. با وجود همه این چالشها، فکر میکنم «پیشمرگ» توانست هیجان و تعلیق کافی را به مخاطبان منتقل کند. من بسیار نگران بازخورد خانواده شهید بودم، اما خوشبختانه بازخورد آنها کاملاً مثبت بود و این اتفاق جای شکر بسیار دارد.
*معمولاً خانواده شهدا در فیلمهای دفاع مقدس به کلیشهایترین شکل ممکن تصویر میشوند، یعنی همسران شهدا در فیلمها هیچ تفاوتی با هم ندارند و همه این زنان بدون هیچ نقشی در حاشیه هستند. این اتفاق در فیلم شما هم وجود داشت. قصد نداشتید تصویر متفاوتی از همسر شهید ارائه کنید؟
علی غفاری: من این موضوع را قبول دارم که خانواده شهدا در فیلمها مظلوم واقع شدهاند. درباره فیلم «پیشمرگ»، باید این نکته را در نظر بگیریم که این فیلم یک اثر شخصیتمحور و ماجرامحور است و وقتی شما به برههای از زندگی عملیاتی این فرد میپردازید، فرصت زیادی برای پرداختن به خانواده ندارید. با این وجود، ما سعی کردیم بخش خانوادگی این شخصیت را حتی در همان سکانسهای محدود نشان دهیم. خانم رسولی همسر شهید قهاری سعید واقعاً یک شیرزن هستند و اتفاقات زیادی در زندگی ایشان رخ داده است که ما نمیتوانستیم تمام آنها را در فیلم نشان دهیم. روزی برای من تعریف می کردند که «در کردستان به سعید گفتم که نان نداریم. او از خانه بیرون رفت که نان بخرد اما سه ماه بعد بازگشت! زیرا ماموریتی پیش آمده بود و هیچ راه ارتباطی هم وجود نداشت». این افراد زندگی را به دوش میکشیدند و همراه خانوادهشان به شهرهای مختلف میرفتند. واقعا حق آنها است که به زندگیشان پرداخته شود. خانم رسولی کتابی به نام «همسفر آتش و برف» دارند که بسیار شیرین و خواندنی است. من همیشه میگفتم ای کاش میتوانستیم فیلمی بر اساس این کتاب بسازیم. تمام سکانسهای فیلم با حمایت و نظارت خانواده شهید شکل گرفت و از تجربیات و نگاه آنها استفاده کردیم. خوشحالم که از نتیجه کار راضی هستند.
*در پایان اگر صحبتی برای جمعبندی دارید، بفرمایید.
علی غفاری: ساخت اینگونه آثار بسیار دشوار است. من در ژانرهای مختلفی مانند اجتماعی، کمدی، جنگی و حتی خارج از ایران کار کردهام. زمانی که هیچ تلاشی برای دیده شدن این فیلمها در زمان اکران نمیشود، خستگی به تن آدم میماند. امیدوارم مکانیزم تولید، اکران و عرضه فیلمهای دفاع مقدس اصلاح شود، زیرا مردم حق دارند این قهرمانان را بشناسند و با زندگی آنها آشنا شوند.